کتاب رمان دختری که رهایش کردی
نویسنده: جوجو مویز
مترجم: کتایون اسماعیلی
تعداد صفحات: ۵۴۵
نویسنده، در این داستان واقعی و رمان عاشقانه سعی داشته با وارد کردن خواننده به دوران جنگ جهانی اول و مسائل و مشکلاتش داستانی را رقم بزند که صد سال بعد در سال ۲۰۰۲ رازهای نهفتهٔ آن کشف میشود.
داستان به صورت موازی در دو زمان اتفاق میافتد و علاوه بر عشقی که میان شخصیتهای اصلی داستان و همسرانشان وجود دارد مشکلات و درگیری دو شخصیت خانم را نشان میدهد.
روایت تلخ دوران جنگ و تأثیرات مخرب آن بر زندگی افراد آن دوران، همچنین درگیریهای بانوان جوان برای زندگی و تلاش برای عشق خود از درونمایههای اصلی این کتاب است.
کتاب "دختری که رهایش کردی"، نامزد بهترین رمان سال ۲۰۱۲ شده است.
به اعتقاد بسیاری از منتقدان، این کتاب جوجو مویز از دیگر آثار او زیباتر و غنیتر است.
این اثر، در واقع ادامهٔ داستان ماه عسل در پاریس را روایت میکند.
داستان کتاب دختری که رهایش کردی به صورت همزمان روایت دو زن در فاصلهٔ زمانی صد سال را بررسی میکند.
داستان قسمت اول کتاب در سال ۱۹۱۶ و در فضای جنگ جهانی اول اتفاق افتاده است، مردی هنرمند که به جنگ اعزام شده است همسر و خانوادهاش را با هتلی که در آن زندگی میکنند در شهر کوچکی به نام پرون در فرانسه رها کرده و به جنگ میرود. تنها اثر باقیمانده از این هنرمند یک نقاشی است که از چهرهٔ همسرش کشیده است. با اشغال فرانسه به دست نازیهای آلمان فرماندهان و سربازان برای محل استراحت و خواب به این شهر میآیند و سوفی و خواهرش مجبور به خدمترسانی به این سربازان میشوند. این خدمات شامل پختن غذای روزانه هم میشود. یکی از فرماندهان آلمانی چشمش به تصویر زیبای زن خورده و مجذوب آن میشود. نبرد میان دستیابی به آن نقاشی و تلاشهای سوفی برای یک بار دیدار همسرش در آن دوران از ویژگیهای مهم این قسمت است.
در بخش دوم رمان دختری که رهایش کردی، لیو که دختری جوان است، به صورت ناگهانی همسر جوانش را از دست میدهد و تنها یک نقاشی به یادگار از او برایش میماند، نقاشی چهرهٔ زنی زیبا که هدیهٔ ازدواجشان است. همسر لیو که این تابلو را با قیمتی اندک خریداری کرده است آن را به همسرش هدیه میدهد. داستان زمانی آغاز میشود که ارزش و قیمت اصلی این تابلو مشخص میشود. این نقاشی که در جریان جنگ از فرانسه به انگلستان منتقل شده است پس از پردهبرداری از نام هنرمندش، مشخص میشود که اثر هنرمندی سرشناس است و ارزش این تابلو بسیار زیاد است. تلاشهای نوادگان سوفی برای دستیابی به این تابلو و داستانهای مختلفی که لیو با آن روبروست داستان را شکل میدهد. سوفی و لیو از نظر ویژگیهایی با یکدیگر مشترک هستند. هر دو همسرانشان را از دست داده و در تلاش و جنگیدن برای بقا و ارزشهای زندگی هستند. جسارت و تلاشهای این دو زن ستودنی است.
در نهایت، جوجو مویز با مهارت کافی، اتفاقات را به خوبی به پایان میبرد و خاطرات خوبی را برای خوانندگان به یادگار میگذارد.
حال و هوای جنگ جهانی اول و فضای رعبآور آن زمان، به خوبی در رمان دختری که رهایش کردی نمایان شده است. در کنار این ترس، عشقی عمیق میان شخصیتهای داستان شکل گرفته که این رمان را به یک کتاب عاشقانه تبدیل کرده است.
علاقهمندان به رمانهای عاشقانه از این کتاب لذت برده و با شخصیتها همذاتپنداری میکنند.
رمان دختری که رهایش کردی فقط یک داستان صرفاً عاشقانه نیست. این رمان، مضامین مهمی چون استقلال زنان در جامعه را نشان میدهد. به تعبیر دیگر با خواندن کتاب میتوان جنگ را از نگاه یک زن عاشق دید و با سختیهایش آشنا شد.
درباره جوجو مویزخ: پائولین سارا جو مویز معروف به جوجو مویز در لندن متولد شد. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در رویال هالوی دانشگاه لندن و کالج نیو بدفورد دانشگاه لندن تمام کرد.
جوجو مویز، داستانهای عاشقانهٔ بسیاری نوشت. او از معدود نویسندگانی است که دو بار جایزهٔ سال رمان عاشقانه را دریافت کرده است.
نظرات افراد و مجلههای مشهور دربارهٔ این کتاب: جان گرینا در واشنگتن تایمز نوشته است: «دختری که رهایش کردی، نه تنها به یک رمان تاریخی بینقص، بلکه یک داستان معمایی و هیجانانگیز واقعی تبدیل شده بود. دیگر برایم مهم نبود که خانم مویز چند رمان عاشقانه نوشته است.»
پابلیشر ویکی دربارهٔ این کتاب چنین نوشته است: «دوستداشتنی، دلخراش، جذاب و تلخ و شیرین است.»
دیلی میل جملهای کوتاه دربارهٔ این کتاب نوشته که بر پشت جلد کتاب منتشر کردهاند.
دیلی میل نوشته است: «کتابی که نمیتوانید زمین بگذارید.»
نام داستان دختری که رهایش کردی و نقاشی موجود در آن، تأثیر گرفته از داستانی واقعی است.
در زمان جنگ جهانی و اشغال بخارست در رومانیا یک زن و شوهر یهودی فرزند دختر خود را با بهترین لباس در آستانهٔ در ورودی یک آپارتمان قرار داده و یادداشتی همراه آن میگذارند. آن نامه چنین نوشته شده بود «در آستانهٔ اندوه و ناامیدی، این کودک را به دستان خدا رها میکنیم، با امید و ایمان که نجات یابد.» یک خانواده ثروتمند مسیحی که فرزندی ندارند این کودک را به فرزندی قبول میکنند. این کودک رها شده مادر نویسندهای رومانیایی به نام رکسانا ولتوز است. نقاشی از این مادر نیز وجود دارد. جوجو مویز از این داستان و تصویر الهام گرفته و داستانش را خلق کرده است.
مبلغ واقعی 25,000 تومان 40% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 15,000 تومان
برچسب های مهم
اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یا